جدول جو
جدول جو

معنی خنده شب - جستجوی لغت در جدول جو

خنده شب
(خَ دَ / دِ یِ شَ)
کنایه از روشنایی سحر است. (انجمن آرای ناصری)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خنده رو
تصویر خنده رو
گشاده رو، خندان، خنده کننده، درحال خندیدن، شکفته، خندنده، ضاحک، منبسط، ضحوک، سبک روح، خنداخند، خندناک، خنده ناک
فرهنگ فارسی عمید
(خَ دَ / دِ یِ صُ)
کنایۀ از طلوع صبح. (آنندراج). کنایه از طلوع آفتاب. (انجمن آرای ناصری) :
خندۀ شب گشت صبح خندۀ صبح آفتاب.
خاقانی (از انجمن آرای ناصری).
مدت شادی و غم نیست برابر بجهان
گریۀ شمع است شبی، خندۀ صبح است دمی.
غنی (از آنندراج).
زین نمک کز شورش عالم بزخم ما رسید
خندۀ صبح قیامت مرهم کافور ماست.
صائب (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(خَ دَ / دِ)
رجوع به خنده روی شود
لغت نامه دهخدا
(تَ کَ دَ / دِ)
خنده کن. خنده کننده. (یادداشت بخط مؤلف) :
حلق و لب قنینه بین سرفه کنان و خنده زن
خنده بهار عیش دان سرفه نوای صبحدم.
خاقانی.
هر که سخن نشنود از عیب پوش
خود شود اندر حق خود عیب کوش
گر که زند خنده بر او مرد و زن
او هم از آن خنده شود خنده زن.
امیرخسرو دهلوی.
، مسخره کننده. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(خَ دَ / دِ یِ شَ)
افروختن شمع. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(خَ دَ / دِ یِ)
کنایه از بروز غضب باشد نه از ظهور مزاح و هزل. (انجمن آرای ناصری) :
خندۀ شیر و مستی پیل است.
حکیم سنائی (از انجمن آرای ناصری)
لغت نامه دهخدا
(خَ دَ/ دِ یِ گُ)
شگفتن گل. بازشدن گل. (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(خَ دَ / دِ گَهْ)
خنده گاه. جای خنده. لب و دهان:
صبح چون خنده گه دوست شده ست آتش سر
آتش سرد بعنبر مگر آمیخته اند.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
(خَ دَ / دِ یِ مَ / مِ)
کنایه از پرتو شراب است. (برهان قاطع).
عکس روی تو چو درآینۀ جام افتاد
عارف از خندۀ می در طمع خام افتاد.
حافظ
لغت نامه دهخدا
تصویری از خنده شراب
تصویر خنده شراب
خنده می گواژ ریختن می در جام خنده جام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خنده صبح
تصویر خنده صبح
خنده بامداد گواژ دمیدن بامداد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خنده رو
تصویر خنده رو
کسی که دارای چهره بشاش است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خنده رو
تصویر خنده رو
بشاش
فرهنگ واژه فارسی سره
بسیم، خندان، خوشحال، خوشرو، متبسم
متضاد: گرفته
فرهنگ واژه مترادف متضاد
این مقدار جا، این محوطه
فرهنگ گویش مازندرانی
گشاده رو، خندان
فرهنگ گویش مازندرانی